هرنوی

معنی کلمه هرنوی در لغت نامه دهخدا

هرنوی. [ هََ ن َ وا ]( ع اِ ) هرنوه. ( اقرب الموارد ). رجوع به هرنوه شود.
هرنوی. [ هََ ن ُ وی ی ] ( ع اِ ) گیاهی است. هرنوه. فرنوه. یا فلیفله. ( منتهی الارب ). گیاهی است و گویا قرنوه یا فلیفله است. ( اقرب الموارد ). رجوع به هرنوه و قرنوه شود.

جملاتی از کاربرد کلمه هرنوی

فرانسه در ابتدا مسئولیت حملات را رد کرد، اما بعداً نقش خود را پذیرفت. دو نفر از عوامل فرانسوی درگیر در این حمله دستگیر، محکوم و زندانی شدند، در حالی که چندین نفر دیگر فرار کردند. چارلز هرنوی وزیر دفاع فرانسه در نهایت به دلیل این واقعه استعفا داد.