هرموز

معنی کلمه هرموز در لغت نامه دهخدا

هرموز. [ هَُ ] ( اِخ ) نام شهری است مشهور. ( برهان ). تلفظ قدیم نام جزیره هرمز. ( از حاشیه برهان چ معین ).بر نیم فرسنگ دریای اعظم است. جایی سخت گرم است و بارگه کرمان است. ( حدود العالم ). رجوع به هرمز شود.

جملاتی از کاربرد کلمه هرموز

در ورودیِ کاخ دو توپِ قدیمی پرتغالی متغلق به قرن هفدهم قرار دارند. این توپها در سالِ ۱۶۲۲ در نبرد هرموز توسطِ شاه عباس اول به غنیمت گرفته شدند و بعدها به سلاطینِ عمان بخشیده شدند و توسطِ آنها به زنگبار آورده شدند.