هرمزدیار

معنی کلمه هرمزدیار در لغت نامه دهخدا

هرمزدیار. [ هَُ م َزْدْ ] ( اِخ ) داراب... رجوع به داراب هرمزدیار شود.

معنی کلمه هرمزدیار در فرهنگ اسم ها

اسم: هرمزدیار (پسر) (فارسی) (تلفظ: hormozd yar) (فارسی: هرمزدیار) (انگلیسی: hormozd yar)
معنی: خدایار

جملاتی از کاربرد کلمه هرمزدیار

بهمن کی‌قباد می‌گوید که از خاندانی ادیب و دانشمند بوده‌است. پدر او کی‌قباد پسر هرمزدیار (همجیار) سنجانا است. سنجانا یا سنجان شهر کوچکی در گجرات هندوستان است که نخستین مهاجران ایرانی آن را بنیان نهاده و نام گذاردند. کی‌قباد از شیفتگان ایران و ظاهران بزرگ موبدان سنجانی بوده که در نوساری اقامت گزید.
در روایات داراب هرمزدیار به‌طور اختصار خصوصیات درون یاد شده و از درون مِه و درون کِه سخن رفته‌است. این تقسیم‌بندی بستگی به وزن و اندازه آن دارد.
درون توپ ولوکس خالی از سلول می‌باشد معمولاً به وسیله آب یا ماده ژلاتینی پر شده‌ است دکتر هرمزدیار کیان مهر در تحقیقات انجام شده (طرح تحقیقاتی جلبک‌های آب شیرین مشهد و حومه، سال ۱۳۷۰) ولوکس را در آب‌های این منطقه نیافته‌ است که به نظر ایشان شاید علت آن قلیایی بودن آبها باشد.