هرثمه

معنی کلمه هرثمه در لغت نامه دهخدا

( هرثمة ) هرثمة. [ هََ ث َ م َ ] ( ع اِ ) نوک بینی. ( منتهی الارب ). عرتمه. ( اقرب الموارد ). || مابین بینی و لب ، گو لب بالایین. ( منتهی الارب ). عرتمه. ( اقرب الموارد ). || سیاهی میان دو سوراخ بینی سگ. || شیر بیشه. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
هرثمة. [ هََ ث َ م َ ] ( اِخ ) ابن اعین از امراء هارون رشید است که ولایت خراسان به او داده شد. ( از حبیب السیر ). هرثمةبن نصر جیلی است که هارون او را به ولایت مصر گماشت سپس به افریقا فرستاد و او از آنجا به افریقای شمالی رفت و در آن دیار اصلاحاتی کرد و دو سال ونیم فرماندار کشورهای اسلامی افریقا بود. سپس استعفاء کرد و هارون او را به حکومت خراسان گماشت و تا روزگار فتنه میان امین و مأمون در آنجا بود. در آن فتنه وی جانب مأمون را گرفت و پیشوای لشکر او گردید وتا هنگامی که فتنه با قتل امین پایان یافت صادقانه به مأمون خدمت کرد اما سرانجام مأمون از او برگشت و زندانیش کرد و در زندان مرو به سال 200 هَ. ق. درگذشت. ( از اعلام زرکلی ج 3 از چ قدیم ص 1121 و 1122 ).

معنی کلمه هرثمه در فرهنگ فارسی

ابن اعین ( ف. ۲٠٠ ه.ق . ) یکی از سرداران معروف عرب و از والیان هارون الرشید است. هارون نخست او را به افریقا و سپس به خراسان فرستاد و تا بروز فتنه امین و مامون در این شغل بود و در جنگ بین دو برادر جانب مامون را گرفت . لکن سرانجام مامون نسبت به او بد گمان شد و وی را زندانی کرد .
شیردرنده، ونام مردی
(اسم ) شیربیشه.
دهی است بواسط

جملاتی از کاربرد کلمه هرثمه

او پس از دریافت حکم مأموریتش درصدد جذب افرادی لایق و توانمند برآمد و افراد برجسته‌ای چون علی بن حسن، هرثمه بن اعین و غسان بن عباد به او پیوستند. پیشنهاد انتخاب حسن به‌عنوان حاکم بغداد توسط برادرش فضل مطرح شد. مأمون نامه‌ای به طاهر بن حسین نوشت و خواست که ولایات جبال، اهواز، بصره و کوفه را به حسن بن سهل واگذار کند و خودش برای نبرد با نصر بن شبث به رقه برود. انتخاب حسن به عنوان والی بغداد نشان از میزان اعتماد خلیفه به او دارد و از سوی دیگر چون این پیشنهاد از جانب فضل بود، می‌توان نتیجه گرفت فضل درصدد تثبیت قدرت خاندان خود در غرب قلمرو اسلامی بوده‌است. همچنین حسن بن سهل موفق شد شورش ابوالسرایا را در عراق سرکوب کند.[نیازمند منبع]
حاتم بن هرثمه (عربی: حاتم بن هرثمة بن أعين) فرمانروای مصر در دوران خلافت عباسی بود.
در سمت دیگر، امین در آخرین تلاش‌های خود در جهت مقابله با پیشروی طاهر، چهارصد پرچم را برافراشت و به چهارصد فرمانده واگذار نمود و آنان را در رجب و شعبان سال ۱۹۶ ه‍.ق/۸۱۲ م به جنگ با هرثمه بن اعین فرستاد. نبرد در ماه رمضان بین طرفین درگرفت و سرانجام علی بن محمد بن عیسی که فرماندهی آنان را بر عهده داشت، گرفتار و هرثمه در نهروان مستقر شد. از سمت دیگر هرثمه بن اعین نیز، به دستور مأمون با سپاهی از سمت نهروان به بغداد حرکت کرد و برای یاری طاهر در فتح بغداد، به او پیوست.
علاء بن الحضرمی در زمان عمر والی بحرین بود. او در سال ۶۳۸ میلادی عرفجه بن هرثمه را بدون اجازه عمر راهی فارس کرد و او توانست جزیره لارو (احتمالا جزیره خارگ) را در دریای فارس فتح کند. عمر به پیروی از ابوبکر با جنگ‌های دریایی موافق نبود و وقتی خبر این فتح به او رسید علاء را سرزنش کرد و در عین حال آن را آغاز فتح فارس دانست.
حاتم بن هرثمه بن النضر (عربی: حاتم بن هرثمة بن النضر) فرمانروای مصر در دوران خلافت عباسی بود.
طاهر و هرثمه به وسیلهٔ لشکریانی که در اختیار داشتند، در سال ۱۹۷ ه‍.ق/۸۱۲ م، به محاصرهٔ اطراف بغداد مشغول شدند و با شدت بخشیدن به این محاصره، فشار را بر لشکریان امین افزون کردند. خزانهٔ امین نیز در آغاز سال ۱۹۷ ه‍.ق/۸۱۲ م خالی و این امر موجب خلل در صفوف یاران او شد. به همین دلیل امین هرآنچه از جامه‌های طلا و نقره در اختیار داشت، به لشکریان می‌بخشید تا در امر ترمیم و استحکام دروازه‌های بغداد بکوشند.
برای مقابله با قیام رافع بن لیث در این سال (۱۹۱)، هرثمه بیشترین نیروهای خود را اعزام کرد.