هراکلید

معنی کلمه هراکلید در لغت نامه دهخدا

هراکلید. [ هَِ ] ( اِخ ) هراکلیدها به اعقاب هراکلس اطلاق شده است و بسیاری از خانواده های سلطنتی که در دوره هلنی در روم و یونان سلطنت کردند، خود را منسوب به هراکلس میشمردند. ( از فرهنگ اساطیر یونان و روم تألیف پیر گریمال ، ترجمه بهمنش ص 408 ).
هراکلید. [ هَِ ] ( اِخ )نام خاندانی است که در لیدیه سلطنت کرده اند و آغاز سلطنت آنها ظاهراً اواخر قرن هشتم قبل از میلاد مسیح بوده است. رجوع به ایران باستان پیرنیا، ص 194 شود.

جملاتی از کاربرد کلمه هراکلید

با وجود آن‌که کتاب حیات مردان نامی بیشتر دربارهٔ افراد و شخصیت‌های یونانی و رومی است و به‌جز زندگی‌نامه اردشیر دوم هخامنشی، به‌طور مستقل به زندگی هیچ شخصیت ایرانی دیگر نپرداخته‌است، درعین‌حال پلوتارک در زندگی‌نامه‌های افراد یونانی و رومی به‌طور پراکنده از ایران و ایرانیان مطالبی را ذکر کرده‌است. او اطلاعات خود را از منابع گوناگون استفاده می‌کند. دربارهٔ جنگ‌های ایران و یونان، کتاب هرودوت منبع اصلی است. از نوشته‌های توسیدید نیز به فراوانی بهره برده، در مورد نبرد سالامیس از نوشته‌های آشیل که تراژدی به نام ایرانیان داشته و خود در این جنگ حضور داشته، بهره گرفته‌است. مورد زندگی اردشیر دوم از نوشته‌های مورخانی چون دیون یا دنیون و هراکلید و کنزیاس استفاده کرده‌است‏.