هراکلیت

معنی کلمه هراکلیت در لغت نامه دهخدا

هراکلیت. [ هَِ ] ( اِخ ) هراقلیت. هراکلیتوس. رجوع به هراکلیتوس شود.

جملاتی از کاربرد کلمه هراکلیت

قدیمی‌ترین نظریه در رابطه با نظام‌های اقتصادی توسط هراکلیت بیان شده‌است. او عالم را مانند رودی می‌داند که همیشه در حال جریان است و هیچ ثانیه ایی مانند ثانیه دیگر نیست چون همه چیز در حال شدن است. به همین علت است که امکان ندارد بتوانیم در یک رودخانه دو دفعه شنا کنیم. چون نه آب آن رودخانه همان آب قبلی است و نه ما همان نفر قبلی هستیم. همه چیز در حال شدن است و شدن نتیجهٔ جدال اضداد است و تضاد سازش دهندهٔ اجزا عالم است و اضداد برای هم لازم هستند. این اصل از اصول پذیرفته شدهٔ سوسیالیسم است.