معنی کلمه نیم کاسه در لغت نامه دهخدا
- نیم کاسه زیرکاسه داشتن ( بودن ) ؛ کنایه از مکر و حیله. ( غیاث اللغات ) ( از مصطلحات ). تعبیه کردن چیزی از راه فریب در چیزی. ( آنندراج ). کنایه از اینکه قضیه غیر ازصورت ظاهر، محتوی و موضوع دیگری در معنی دارد. رمزی و رازی در کار بودن :
یک دم سر من از سر زانو جدا نشد
اینجا به زیر کاسه بود نیم کاسه ای .میر برهان ( از آنندراج ).