نرسنگ

معنی کلمه نرسنگ در لغت نامه دهخدا

نرسنگ. [ ] ( اِ ) نرسک. رجوع به نرسک شود.

جملاتی از کاربرد کلمه نرسنگ

ازین سو هم هزار اندر هزاران به کوه آهنین نرسنگ باران