نجات یافتن. [ ن َ / ن ِ ت َ ] ( مص مرکب ) خلاص شدن. رها شدن. رستگار گشتن. آزاد شدن. ( ناظم الاطباء ). ابلال. بلول. رستن. رهیدن. رسته شدن : خلق یکسر روی زی ایشان نهاد کس به بت زآتش کجا یابد نجات ؟ناصرخسرو.گفتم که بی پیمبر یابد کسی نجات گفتا که چون صدف نبود کی بود گهر؟ناصرخسرو.بر امید آنکه یابم روز حشر بر صراط از آتش دوزخ نجات.ناصرخسرو.اگر کسی را گویند صد سال دایم در عذاب روزگار باید گذاشت تا نجات ابد یابی آن رنج اختیار کند. ( کلیله و دمنه ). و رجوع به نجات شود.
معنی کلمه نجات یافتن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) رهاشدن خلاصی یافتن آزادشدن .
جملاتی از کاربرد کلمه نجات یافتن
باشگاه منچستر یونایتد پس از نجات یافتن توسط ۴ مرد ثروتمند، در فصل ۱۹۰۲-۰۳ با بردن ۱۵ بازی و با ۳۸ امتیاز، در رده پنجم قرار گرفت.
وبر مسیحیت را به مثابه یک دین رستگاری در نظر میگیرد، که متضمن این عقیده است که انسانها اگر اعتقادات دینی را بپذیرند و از اصول اخلاقی آن پیروی کنند میتوانند رستگار شوند. مفاهیم گناه و نجات یافتن از گناهکاری به مرحمت خداوند در اینجا دارای اهمیت هستند این مفاهیم نوعی تنش و پویایی عاطفی ایجاد میکنند که اساساً در ادیان شرقی وجود ندارد. ادیان رستگاری یک جنبه انقلابی دارند. در حالی که ادیان شرق یک نگرش انفعالی نسبت به نظم موجود در درون مؤمن پرورش میدهند. مسیحیت متضمن مبارزهای دایمی علیه گناه است؛ و از این روی میتواند علیه وضع موجود شورش برانگیزد. رهبران دینی مانند عیسی ظهور میکنند که اصول عقاید موجود را از نو به شیوه ای تفسیر میکنند که ساخت قدرت موجود را به رویارویی فرا میخواند.
و گفت: پنج چیز است که همیشه با تواند اگر صحبت این پنج چیز بدانی نجات یافتن و اگر ندانی هلاک شوی اول خدای تعالی پس نفس و پس شیطان و پس دنیا و پس خلق باخدای بموافقت باید بودن و بهر چه وی کند بسندگار باشی با نفس به مخالفت باید با شیطان بعداوت با دنیا به حذر با خلق به شفقت اگر این کنی رستی.