نباشه

معنی کلمه نباشه در لغت نامه دهخدا

( نباشة ) نباشة. [ ن ِ ش َ ] ( ع اِمص ) حرفه نباش قبرها.( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). عمل نباش. نباشی.

جملاتی از کاربرد کلمه نباشه

تلخ گردد کام عیش من چو دندان طمع از لب شیرین چو حلوای نباشه بر کنم
امشب حنا می بنده / به دست و پا می بنده / اگر حنا نباشه آب طلا می بنده / حنا حنا می بنده به دست و پا می بنده / حنای سیستم (سیستان) جانه فامیل شاه (داماد) می بنده/ حنا حنایه، حنا چه خوش نمایه / دست عروس نبندین، تا مادرش بیایه.