ناکند

معنی کلمه ناکند در لغت نامه دهخدا

ناکند. [ ک َ ] ( اِ ) کره. ( ناظم الاطباء ).

جملاتی از کاربرد کلمه ناکند

به جز سنگدل ناکند معده تنگ چو بیند کسان بر شکم بسته سنگ
شکوه ناکند از تو جمعی کز گریبان سخا هر که در عهد تو سر بر زد فلک خواندش بخیل