ناوک افکن
معنی کلمه ناوک افکن در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه ناوک افکن
ز استخوان ما مباد آسیب پیکان تو را ای که بر لاغر شکاران ناوک افکن آمدی
آن دم که می گذشتی ای سرو سبزپوش از غمزه ناوک افکن و از چهره گل فروش
چو آتش است جامه زپولاد کرده آب کاکنون ز قوس چرخ هوا ناوک افکن است