ناهور

معنی کلمه ناهور در لغت نامه دهخدا

ناهور. ( ع اِ ) ابر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). سحاب. ( اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغة ) ( المنجد ).

معنی کلمه ناهور در فرهنگ فارسی

ابر سحاب .

جملاتی از کاربرد کلمه ناهور

قوماندان مراد که سال‌ها در ارزگان و بامیان برای حزب ش‌اااا جنگیده بود، با رهبر این حکومت که در ورس موقعیت دارد، اختلاف‌نظر یافته و انشعاب می‌کند. مراد با افراد تحت امرش و پس از جنگ‌های فراوان در دره ترکمن، ناهور و غزنی سرانجام به بلاق‌دره می‌رسد. مراد در بلاق‌دره استقرار می‌یابد و خیلی زود قلمرو حاکمیتش را تا چندین دره دیگر وسعت می‌بخشد. بدلیل حاکمیت دولت مرکزی بر شاهراه‌های مواصلاتی، بلاق‌دره تنها راه عبور و مرور کاروان‌های اکمالاتی و نقطه وصل شمال و جنوب کشور می‌گردد. تورگل یکی از همراهان دوران سربازی قوماندان مراد در بلاق‌دره از مشرقی به او ملحق می‌شود.
کوه ناهور یک اندیس غیرفلزی است که در حوالی شهر نوده استان خراسان قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، باریت است.