ناهمرنگ

معنی کلمه ناهمرنگ در لغت نامه دهخدا

ناهمرنگ. [ هََ رَ ] ( ص مرکب ) که با دیگری هم رنگ و متناسب و یکسان نیست. که از یک جنس و یک رنگ نیست : وصله ناهمرنگ ؛ رقعه ای که به رنگ جامه نیست. وصله ای که با جامه یکرنگ نیست. ناجور. ناهمسان. ناسازگار. مقابل همرنگ. رجوع به همرنگ شود.

جملاتی از کاربرد کلمه ناهمرنگ

هرچند آلکسی فیودورویچ را قهرمان رمان خود می‌دانم اما خود بیش از همه می‌دانم که به هیچ روی آدم بزرگی نیست... درواقع، او گونه‌ای عامل است؛ عاملی مبهم و تعریف‌ناشده... با این همه یک چیز در این میان تا اندازه‌ای مسلم می‌نماید: او آدمی غریب و ناهمرنگ است.