معنی کلمه نان فروش در لغت نامه دهخدا نان فروش. [ ف ُ ] ( نف مرکب ) فروشنده نان. نانبا. ( آنندراج ) : نزدیک دوکان نان فروشی رفتیم. ( انیس الطالبین ص 22 ).گر گشاید نان فروش من دکان خویشتن میرساند بینوایان رابنان خویشتن.سیفی ( از آنندراج ).
جملاتی از کاربرد کلمه نان فروش دل شکسته صوفی ز اشتیاق طعام غلام حلقه به گوشان نان فروش آمد پیتا ملارک (با بازی جاش هاچرسون) پسر یک نان فروش که یکبار به کتنیس گرسنه نان داده بود نیز دیگر پیشکش ایالت ۱۲ است.