نان راه. [ ن ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) توشه. ( آنندراج ). زاد سفر : دهد به خصم تو تا نان راه ملک عدم به کاسه سم خود می کند ز نعل خمیر.سلیم ( از آنندراج ).
معنی کلمه نان راه در فرهنگ فارسی
نوشه . زاد سفر
جملاتی از کاربرد کلمه نان راه
به حال خضر ازین رهروانم آید رحم که آب میدهد و نان راه میخواهند
آب خضرش نه آرزو باشد مقصدش نان راه او باشد
دهد به خصم تو تا نان راه ملک عدم به کاسه ی سم خود می کند ز نعل خمیر