نامه نویس

معنی کلمه نامه نویس در لغت نامه دهخدا

نامه نویس. [ م َ / م ِ ن ِ ] ( نف مرکب ) آنکه مکتوب و نامه مینویسد. کاتب. محرر. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه نامه نویس در فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه نامه ومکتوب نویسدکاتب .

جملاتی از کاربرد کلمه نامه نویس

قلم بر گیر مشکینا به مشک آب یکی نامه نویس از من به گوراب
بخطّ خویش چیزی نبیس‌، خطاب شیخی و معتمدی که دارد و یاد کند که اگر بغیبت وی خللی افتد بخوارزم، معتمدی بجای خود نصب کند؛ و عبد الجبّار پسر خود را با خود دارد که چون حرمت بارگاه بیابد با خلعت و نواخت و قاعده و ترتیب بخوارزم بازگردد. و از خویشتن نیز نامه نویس و مصرّح‌ بازنمای که «از برای وزارت تا وی را داده آید خوانده شده است و در سرّ سلطان با من گفته است» تا مرد قوی‌ دل شود.
ایده های مدیسون در مورد فلسفه و اخلاق به شدت توسط ویترسپون شکل گرفت که او را به فلسفه، ارزش ها و شیوه های تفکر عصر روشنگری تبدیل کرد.زندگی نامه نویس ترنس بال نوشت که در پرینستون، مدیسون "در لیبرالیسم روشنگری غوطه ور شد و به رادیکالیسم سیاسی قرن هجدهم گروید. از آن زمان به بعد نظریه های جیمز مدیسون حقوق سعادت انسان را ارتقا می بخشد و فعال ترین تلاش های او در خدمت است.
سلسله پاوراوا از طریق اجامیدها، پسر هاستی ادامه می‌یابد. در نسل او، شاه ساموارانا توسط پانچالاها مغلوب و به جنگل‌های کنار رودخانه سیندو تبعید شد. پارگیتر این پادشاه پانچالا را سوداس می‌داند، اما رابطه دقیق بین این دو سلسله، چه از نظر زمانی و چه از نظر سیاسی، ثبت نشده است. ساموارانا بعداً پایتخت خود را از پانچالاها پس می‌گیرد و با تاپاتی، دختر خورشید ازدواج می‌کند. نمایش نامه نویس کولاسخارا (حدود ۹۰۰ میلادی) داستان آنها را در نمایشنامه خود به نام تاپی ساموارانا جاودانه کرده است. پسر آنها کورو (اسطوره‌شناسی) بود و فرزندان او کوراوا نامیده شدند. سلسله از طریق پسر دوم کورو به نام جاهنو ادامه می‌یابد.