نامه سیاهی
معنی کلمه نامه سیاهی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه نامه سیاهی
هر که از نامه دل حرف غم غیر بشست تا قیامت خجل از نامه سیاهی باشد
قلزم مهر علی در دل ما موج زنست همچو آشفته اگر نامه سیاهی داریم
شب ز مژه بهر سفیدی روی از رخ آن نامه سیاهی بشوی
قطره اشکی به روی نامه سیاهی است چشمه حیوان ز انفعال دهانش
اهلی از نامه سیاهی چه امید باشد گر امیدی است هم از لطف رسول است مرا
روشن سواد خط توام، جرم من ببخش رحمی چرا به نامه سیاهی نمی کنی؟
گر من نگرم سیاهه دفتر عمر جز نامه سیاهی دگرم حاصل چیست
بر نامه سیاهی طلبد آیت رحمت ما طالب آنیم که مطلوب نوشتست
در مذهب عاشقان که رمزی دگرست مشنو که چو من نامه سیاهی دگرست
بیان نامه سیاهی حکایت اهلی است که عمر در سر افسانه و فسون کرده