معنی کلمه نامعجب در لغت نامه دهخدا نامعجب. [ م ُ ج ِ ] ( ص مرکب ) متواضع. فروتن. که مغرور و خودپسند نیست. مقابل معجب : ای به ترجیح فخر نامعجب وی به عز کمال نامغرور.مسعودسعد.
جملاتی از کاربرد کلمه نامعجب ای به ترجیح فخر نامعجب وی به عز کمال نامغرور همه نهاد تو مجد و بمجد نامعجب همه سرشت تو جاه و بجاه نامغرور