نامستقیم. [ م ُ ت َ ] ( ص مرکب ) غیرمستقیم. ناراست. کج و معوج. || نابسامان. نااستوار. که براه و بسامان نیست. پریشان : دل چو کانون و دیده چون آتش کار نامستقیم و حال سقیم.ابوالعلاء.
معنی کلمه نامستقیم در فرهنگ فارسی
(اسم ) ۱ - آنچه مستقیم نیست ناراستکج. ۲ - نابسامان پریشان : دل چو کانون و دیده چون آتش کار نامستقیم و حال سقیم . ( ابوالعلائ ) مقابل مستقیم .
جملاتی از کاربرد کلمه نامستقیم
موارد بسیاری برای درستی یا نادرستی دیدگاه التزام نامستقیم ارائه شدهاند. برای نمونه، بررسیها نشان میدهند که نوجوانانی که از دیدن شکنجه گربهها لذت میبرند پتانسیل بیشتری برای خلافکار شدن در بزرگسالی دارند. در سوی مخالف اما، کسانی نیز که به حقوق جانوران اهمیت میدهند همیشه بشردوست نمیشوند؛ نازیها از جمله بزرگترین هواداران حقوق جانوران در طول تاریخ بودهاند ولی کشتارهای فجیعی ضد انسانها داشتهاند. اگرچه بررسیهای روانشناسانه در رابطه با درستی این نگره پیشنهاد شدهاند، تعدادی از فیلسوفان آن را به خاطر «ذات انسانمحورانهاش» زیر سؤال بردهاند و دیدگاه التزام مستقیم را مطرح کردهاند.
قانع شدن به سرو خیالی ز قامتش کجبینیِ طبیعتِ نامستقیم ماست
از جمله روشهای نامستقیم تحریم نفتی ایران، تلاش برای قطع کردن ارتباط بانکی این کشور با جهان بوده تا پرداخت پول از سوی خریداران نفت را با مشکل مواجه سازد و آنها را به کاهش وابستگی به نفت ایران متمایل کند. بانک اسلامی نور که بزرگترین منتقلکنندهٔ پول نفت ایران به این کشور از راه امارات بود، ارتباط خود با این کشور را از ماه دسامبر ۲۰۱۱ قطع کرد.