نامرسوم

معنی کلمه نامرسوم در لغت نامه دهخدا

نامرسوم. [ م َ ] ( ص مرکب ) ناباب. نامتداول. غیرمعمول.

معنی کلمه نامرسوم در فرهنگ فارسی

(صفت ) نامتداول غیرمعمول مقابل مرسوم.

جملاتی از کاربرد کلمه نامرسوم

نامزد دریافت این جایزه فردی است که توانایی‌های قابلی در ارزیابی و مدیریت موقعیت‌های پیچیده دارد و راه حل‌هایی نامرسوم اما کاربردی را در راستای حمایت از حقوق بشر می‌یابد.
به دلایلی که در زیر مورد بحث قرار می‌گیرد، آن دسته از تجربیات نامرسوم هستند که با واقع گرایی ادراکی افراطی مشخص می‌شوند.
طراحی پورشه یک طراحی نامرسوم با برجک تانک در عقب و موتور در وسط بدنه بود. در نهایت طراحی‌های هنشل برای تولید انبوه انتخاب شدند.
یک نوع متداول از تجربیات نامرسوم تجربه رؤیت اشباح است، که ممکن است به عنوان تجربه‌ای تعریف شود که در آن به نظر می‌رسد سوژه، شخص یا چیزی را درک می‌کند که از نظر فیزیکی وجود ندارد. نمونه‌های انتخاب‌شده توسط خود افراد غالباً چهره‌های انسانی را گزارش کنند، اما اشباح حیوانات، و حتی اشیاء نیز گزارش شده‌اند. قابل ذکر است که سوژه‌ها اکثر شخصیت‌هایی انسانی گزارش شده را به جا نمی‌آورند و آنهایی را هم که به جا می‌آورند همگی از افراد متوفی نیستند چرا که اشباح افراد زنده نیز گزارش شده‌است.