نام نهادن

معنی کلمه نام نهادن در لغت نامه دهخدا

نام نهادن. [ ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) نامیدن. اسم گذاشتن. ( ناظم الاطباء ). تسمیه. نام گذاشتن :
که خضرا نهادند نامش ردان
همان تازیان نامور بخردان.فردوسی.نام نهی اهل علم و حکمت را
رافضی و قرمطی و معتزلی.ناصرخسرو.گر حور و آفتاب نهم نام تو رواست
کاندر کنار حوری و اندر بر آفتاب.انوری.|| نام باقی گذاشتن. شهرت نیک یافتن. نام نیک و ذکر خیر از خودبجا گذاشتن.

معنی کلمه نام نهادن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - اسم گذاشتن تسمیه : [ واین مجموعه رالباب الالباب نام نهاد] ۲ - نام باقی گذاشتن نام نیک یافتن .

جملاتی از کاربرد کلمه نام نهادن

در اثبات و سَلب نام نهادن دو نام یزدگردی یا جلالی، برای این تقویم از پنج مغالطه زیر استفاده می‌کنند: مغالطهٔ دروغ، مغالطهٔ تحریف واقعیت، مغالطهٔ تکرار، مغالطهٔ علت شمردن مقارن، مغالطهٔ قمارباز.
آب حیوان نتوان نام نهادن لب تو که ز سرچشمه لعل تو خضر منفعل است
قوام نظم بقول درست و فعل نکوست چه سود نام نهادن بخود نظام و قوام