ناقص الخلقه

معنی کلمه ناقص الخلقه در لغت نامه دهخدا

ناقص الخلقه. [ ق ِ صُل ْ خ ِ ق َ ] ( ع ص مرکب ) ناقص العضو. ناقص خلقت. آنکه در خلقتش نقصی و عیبی باشد. که همه اعضای بدنش سالم و کامل و طبیعی نباشد. که در اندام کم و کسری داشته باشد. که معیوب و ناقص آفریده شده باشد.

معنی کلمه ناقص الخلقه در فرهنگ عمید

آن که در بدنش نقصی مادرزادی باشد.

معنی کلمه ناقص الخلقه در فرهنگ فارسی

آنکه در بدنش نقصی باشد .
ناقص العضو . ناقص خلقت . آنکه در خلقتش نقصی و عیبی باشد .

جملاتی از کاربرد کلمه ناقص الخلقه

جلال رشیدی کوچی وی به میرسلیم انتقاد شدیدی دربارهٔ کیفیت ساخت خودرو کرد در صحن علنی مجلس و همچنین در شبکه‌های اجتماعی انتقادات تندی را متوجه صنایع خودروسازی داخلی و روابط پشت پرده آن کرده است. و وی به میرسلیم انتقاد شدیدی دربارهٔ کیفیت ساخت خودرو کرد وی در توییتی حذف مجوز واردات خودروی سواری از لایحه بودجه ۱۴۰۱ را دلیل ارتباط برخی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام با خودروسازان دانست. و وی به میرسلیم انتقاد شدیدی دربارهٔ کیفیت ساخت خودرو کرد همچنین در نطق میان دستور خود از خودروسازی داخلی به عنوان موجودی ناقص الخلقه یاد کرد که بعد از ۵۰ سال ارتزاق از خون و مال ملت به غولی عظیم الجثه تبدیل گردیده است.