ناصر للحق

معنی کلمه ناصر للحق در لغت نامه دهخدا

ناصر للحق. [ ص ِ رُ لِل ْ ح َق ق ] ( اِخ ) ( الَ... ) لقب دیگر امام الداعی الی اﷲ حسن بن علی بن حسن بن زیدبن عمربن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب است. رجوع به ناصرالحق و نیز رجوع به ابومحمد اطروش در این لغت نامه شود.

معنی کلمه ناصر للحق در فرهنگ فارسی

لقب دیگر امام الداعی الی اله حسن بن علی بن حسن بن زید بن عمر بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب است .

جملاتی از کاربرد کلمه ناصر للحق

در آن دوره دیلمان محل نبرد قدرت‌های بومی و خارجی بود که هر یک سعی داشتند بر آن چیره شوند. پس از سقوط دولت زیدی در طبرستان، علویان زیدی گوناگونی موفق شدند در شهرهای منطقه ساحلی دریای خزر در دیلمان و شرق گیلان حوزه‌های نفوذ خردی تأسیس کنند. مهمتر از همه هوسم در گیلان در مرز با دیلمان بود که ناصر للحق در آن فعالیت کرده بود و مرکز دانشوری ناصریه در آن قرار داشت. در ارتفاعات جستانیان و مسافریان برای سیطره یافتن رقابت می‌کردند. جستانیان به حمایت از زیدی‌ها گرایش داشتند و گاهی مدعیان علوی را به امامت تشویق می‌کردند. مسافریان تحت نفوذ اسماعیلی قرار گرفتند. زیاریان و بوئیان هر دو سعی داشتند با حمایت یا مخالفت با مدعیان علوی زیدی در موطن سابقشان اعمال نفوذ کنند.
حسن بن قاسم بن الحسن بن علی بن عبدالرحمن شجری بن القاسم بن الحسن بن زید الامیر بن الحسن السبط بن علی بن ابی طالب، ملقب به داعی صغیر؛ چهارمین امیر علویان طبرستان پس از ناصر للحق اطروش بود. حکومت حسن بن قاسم از سال ۳۰۴ تا ۳۱۶ قمری به مدت دوازده سال به طول انجامید. او ابتدا از سپهسالاران ناصر للحق اطروش بود و فرماندهی لشکر علویان در باز پس‌گیری حکومت طبرستان از سامانیان را برعهده داشت. به دنبال تیره شدن روابطش با ناصر للحق، دعوی امامت مطرح نمود و ناصر للحق را به تبعید فرستاد. این سرآغازی بر جنگ‌های میان حسن بن قاسم و فرزندان ناصرللحق (خصوصاً ابوالقاسم جعفر) بود. وی در نهایت به دست مرداویج زیاری به قتل رسید و مرگ او به زوال حکومت علویان طبرستان منجر شد.