ناشور

معنی کلمه ناشور در لغت نامه دهخدا

ناشور. ( اِ ) قسمی پارچه سفید پنبه ای لطیف تر از کرباس و شبیه به متقال. پارچه ای لطیف تر از کرباس و خشن تر از چلوار.
ناشور. ( ن مف مرکب ) ناشسته. شسته نشده. تمیز ناشده. || غیرمطهر. تطهیرنشده.

معنی کلمه ناشور در فرهنگ معین

(اِ. ) پارچة نخی چرکتاب مانند متقال .

معنی کلمه ناشور در فرهنگ فارسی

پارچه نخی چرکتاب، مانندمتقال
(اسم ) قسمی پارچه سفید پنبه یی لطیفتر از کرباس و شبیه به متقال .

معنی کلمه ناشور در ویکی واژه

پارچة نخی چرکتاب مانند متقال.

جملاتی از کاربرد کلمه ناشور

از حکمرانان و کارگزاران پس از وی می‌توان به کوک کیرواش، بالا ایشان، کوک ناخونته و کوک ناشور سومیرا اشاره کرد. البته به دلیل نقص منابع، اطلاع دقیقی از جانشین وی وجود ندارد.
تمتی هالکی، یکی از شاهان ایلام باستان است که اطلاعات زیادی از آن در دست نیست به غیر از اهدای پرستشگاهی به ایزد بزرگ شوش و کتیبه‌ای به زبان اکدی، او نیز مانند کوک ناشور یکم می‌گوید خواهرزادهٔ شیل‌ها است و این که نام او را بعد از ششصد سال شیلهاک اینشوشیناک زنده نگه داشته‌است.