ناشنیدن

معنی کلمه ناشنیدن در لغت نامه دهخدا

ناشنیدن. [ ش ِ دَ ] ( مص منفی ) نشنیدن. مقابل شنیدن. رجوع به شنیدن شود :
آسود زمانی از دویدن
وز گفتن و هیچ ناشنیدن.نظامی.

معنی کلمه ناشنیدن در فرهنگ فارسی

نشنیدن مقابل شنیدن .

جملاتی از کاربرد کلمه ناشنیدن

در ناشنیدن سخن خلق نشئه هاست گوش گران من شده رطل گران من
ای فیض مکن علاج گوشت ز نهار کافسانه دهر ناشنیدن خوشتر
فسون درد سر بر من مخوانید ای سخن‌سازان که من بر حرفهای ناشنیدن بیشتر گوشم
لیک این نادیدنش نه از کوری است ناشنیدن نه از کری یا دوری است