ناحی

معنی کلمه ناحی در لغت نامه دهخدا

ناحی. ( ع ص ) خمیده. مایل شده. ( ناظم الاطباء ). || قصدکننده و گرداننده. ( شمس اللغات ). || ناح. نحوی. عالم به علم نحو. ج ، نُحاة.

معنی کلمه ناحی در فرهنگ عمید

قاصد، آهنگ کننده.

معنی کلمه ناحی در فرهنگ فارسی

صاحب علم نحو، کسی که علم نحومیداند
خمیده مایل شده .

جملاتی از کاربرد کلمه ناحی

شواهدی مبنی بر وجود استقرارهایی در طرابلس وجود دارد که قدمت آن‌ها به سال ۱۴۰۰ ق.م. بر می‌گردد. در قرن ۹ ق.م. فینیقیها بازاری در این ناحی بنا کردند و بعدها تحت فرمانروایی ایرانی‌ها، این ناحیه مرکز اتحادیهٔ شهرهای فینیقی صور، صیدا و جزیرهٔ آرادس شد. تحت فرمانروای هلنیست‌ها طرابلس به مرکز کشتی‌سازی نیروهای دریایی تبدیل شد و شاهد دوره‌ای از خود مختاری بود. طرابلس در سال ۶۴ ق.م. زیر سلطه‌ی جمهوری روم درآمد. در سال ۵۵۱ میلادی، زلزله‌ای سهمگین و امواج شدید دریا این شهر را، که در قلمرو امپراطوری روم شرقی بود، به‌همراه شهرها و جزیره‌های واقع در این منطقه از ساحل مدیترانه نابود کرد.