مینوی. [ ن َ ] ( ص نسبی ) منسوب به مینو. بهشتی. جنتی. || روحانی. رجوع به مینو شود. - جهان ( عالم ) مینوی ؛ جهان روحانی. عالم مینوی. مقابل دنیا و گیتی. مینوی. ( اِ ) مینو. بهشت : وزان شارسان سوی مانوی راند که او را جهاندار مینوی خواند.فردوسی ( شاهنامه چ دبیرسیاقی 1120/43 ).رجوع به مینو شود. مینوی. [ ن ُ ] ( اِخ ) مجتبی.دانشمند ایرانی متولد سال 1282 هَ. ش. تحصیلات ابتدائی او در سامره و تهران و تحصیلات متوسطه وی در دارالفنون و دارالمعلمین مرکزی و تحصیلات و مطالعات دانشگاهی و عالی او در کینگز کالج ( لندن ) و مدرسه مطالعات آسیائی دانشگاه لندن بود. شغل های اداری وی : تندنویسی در مجلس شورای ملی ، ریاست کتابخانه ملی ، عضویت دفتر فرهنگی سفارت ایران در لندن و پاریس ، ریاست تعلیمات عالیه وزارت فرهنگ ، رایزنی فرهنگی سفارت ایران در ترکیه ، استادی دانشگاه تهران و مسؤولیت علمی بنیاد شاهنامه فردوسی بود. وی روز ششم بهمن ماه 1355 هَ. ش. درگذشت. آثار علمی و تحقیقی ارزنده ای دارد.
معنی کلمه مینوی در فرهنگ عمید
۱. بهشتی. ۲. روحانی، معنوی.
معنی کلمه مینوی در فرهنگ فارسی
منسوب به مینو، بهشتی ( صفت ) منسوب به مینو : ۱ - بهشتی جنتی . ۲ - معنوی . یا جهان ( عالم ) مینوی . جهان روحانی دنیا گیتی . مجتبی دانشمند ایرانی متولد سال ۱۲۸۲ شمسی تحصیلات ابتدائی او در سامره و تهران و تحصیلات متوسطه او در دارالفنون و دارالمعلمین مرکزی و تحصیلات و مطالعات دانشگاهی و عالی او در کینگز کالج و مدرسه مطالعات آسیایی دانشگاه لندن بود
جملاتی از کاربرد کلمه مینوی
به حجتنویسانِ دیوان خاک به جاویدمانانِ مینوی پاک
در باغ پدید آمد مینوی خداوند بندیش و مقر آی به یزدان و به مینوش
روان تو خرم چه خورشید باد به مینوی جان تو جاوید باد
گر آدم ز مینو درآمد به خاک شد آن گنج خاکی به مینوی پاک
سلسبیلش چو حمیم آید و فردوس چو نیران خازن جنت اگر کوثر و مینوی تو بیند
به گفته مجتبی مینوی (دوست و همکار صادق هدایت) این اثر را صادق هدایت در میانه سالهای ۱۳۱۲–۱۳۱۳ نوشتهاست.
در گاتها آمدهاست که اشوزرتشت به یاری مهین فرشته «بهمن» به پیامبری برگزیده شد. وهومن در جهان مینوی نماد منش نیک اهورامزدا است؛ و با خواست او، به اشوزرتشت روی میآورد و او را با گفتار و خواست اهورایی پیوند میدهد. در اوستا، بهشت خانه وهومن خوانده شدهاست و نیکوکاران در سرای وهومن (بهشت) به پاداش ایزدی میرسند. در نوشتههای پهلوی چون دینکرد و بندهش، وهومن نخستین آفریدهاست.
بیاورد مینوی اسب سفید رکابش نگه داشت آن رو سفید
زرتشت رَد جهانی و رَد مینوی و نخستین آموزگار دینی سراسر جهان استومند را میستاییم که نیکخواهترینِ آفریدگان، بهترین شهریارِ آفریدگان، شکوهمندترینِ آفریدگان، فرهمندترینِ آفریدگان، به ستایش برازندهترینِ آفریدگان، به نیایش سزاوارترینِ آفریدگان، شایستهترین آفریدهای که خشنودی وی خواسته شود، به آفرین شایستهترینِ آفریدگان و نزد هر یک از آفریدگان، به راستی ستوده و برازنده ستایش و شایسته نیایش به آیینِ بهترین اشه خوانده شده است.
سال تاریخ و فاتش باشد این بیبیش و بیکم شد سوی جنّت ز مینوی مهی زیبا نگاری
مرا نام خورشید مینوی گفت که پیکان کلکم دل سنگ سفت
در اثرهای به جا مانده از مانویان بوگوخان بسیار بزرگ داشته شدهاست. وی را فرزند مانی خواندند و در نیایشهایشان وی را دارای نیروی مینوی و جهانی و شایسته این نیرو دانستهاند.
چنانکه همهٔ امشاسپندان دارای دو وجه مینوی و زمینی هستند این امشاسپند در جهان مینوی، نمایندهی قدرت و شهریاری مطلقهی اهورامزدا و در زمین، نگاهبان و سرپرست فلزات و جنگ افزارها است. ما نمیدانیم چرا شهریورگان از شمار جشنهای آتش به شمار میرفته است.
برای اینکه بدانیم گردونه و اسبی که آن را میکشد تا به چه اندازه نزد ایرانیان گرانبها بودهاست، باید نگاهی به اوستا انداخت. آنچه درباره این دو در نامه دینی - که کهنترین اثر کتبی ایرانیان است - آمده است، به خوبی میرساند که در مرز و بوم ایران، دیدگاهی است که با گردونه و اسب آشنا هستند و میرساند که دلیران و ناموران این دیار در پهنه کارزار از اسب و گردونه بی نیاز نبودهاند. گروهی از ایزدان یا فرشتگان مزدیسنا مانند خود ایرانیان رزم آزما به گردونه مینوی نشستهاند.
مسئلت آموز دبیران خاک نیتش آرایش مینوی پاک
تا شه ازگیتی سوی مینوی فرخرخ نهاد در سپاهان چند بنیاد است از آن فرخنهاد