میانوند

معنی کلمه میانوند در فرهنگستان زبان و ادب

{infix} [زبان شناسی] نوعی وند که در میانۀ ستاک یا ریشه قرار گیرد

معنی کلمه میانوند در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:تکواژ میانی

جملاتی از کاربرد کلمه میانوند

درون‌وند وندی است که دو ستاک را در یک واژهٔ ترکیبی پیوند می‌دهد. درون‌وند با میانوند تفاوت دارد. میانوند درون یک ستاک جای می‌گیرد ولی درون‌وند دو ستاک را به هم پیوند می‌دهد.
در واژه‌هایی نظیر سراسر، دمادم، و برابر، «ا» که در میان این واژه‌ها وجود دارد، درون‌وند به‌شمار می‌رود. آنجایی که در فارسی واژه‌هایی نظیر «سرسر»، «دمدم»، و «بربر» وجود ندارد، نمی‌توان «ا» را میانوند به‌شمار آورد.
زبان ایلامی در مقایسه با زبان هوریایی، قفقازی و برخی زبان‌های دیگر، اصولاً تصریف ندارد. حتی اثری از پایانه‌های صرفی در آن دیده نمی‌شود، اما تعداد قابل توجهی ادات واژه بست، پیشوند و میانوند خاص، یا به بیان دقیق تر، وند دارد.