مه پاره

معنی کلمه مه پاره در لغت نامه دهخدا

مه پاره. [ م َه ْ رَ / رِ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) ماه پاره. || کنایه از زن زیبا. زیباروی :
از این مه پاره ای عابدفریبی
ملایک سیرتی طاوس زیبی. سعدی.مه پاره به بام اگر برآید
که فرق کند که ماه یا اوست.سعدی ( ترجیعات ).آن پریزاده که مه پاره و دلبند من است
کس ندانم که به جان در طلبش پویان نیست.سعدی ( طیبات ).

معنی کلمه مه پاره در فرهنگ معین

(مَ رِ ) (ص مر. ) زیبا، زیبارو.

معنی کلمه مه پاره در فرهنگ عمید

زیبا، خوشگل.

معنی کلمه مه پاره در فرهنگ فارسی

( صفت ) ماه پاره
ماهپاره: کنایه اززیبا، خوشگل، زن یاکودک خوبرومانندماه
( صفت ) ماه پاره

معنی کلمه مه پاره در فرهنگ اسم ها

اسم: مه پاره (دختر) (فارسی) (تلفظ: mahpare) (فارسی: مَهپارِه) (انگلیسی: mahpareh)
معنی: زیبا، زیبارو، ماهپاره

جملاتی از کاربرد کلمه مه پاره

روشن است امشب شب ما گوئی آن مه پاره باز پاره ای از نور روی خویش با مهتاب داد
عاشقان را رخصت دیدار آن مه پاره نیست همچو خورشیدش کسی را طاقت نظاره نیست
بشو یاد تو ای مه پاره هستم بروز از درد و غم بیچاره هستم
چنان ازداغ روشن شد دل صد پاره ام صائب که از هر پاره دارم درنظر مه پاره دیگر
چه لذت دیدن رخسار آن مه پاره می بخشد که عاشق هر دو عالم را به یک نظاره می بخشد
یک گریبان نیست کز بیداد آن مه پاره نیست رحم گویا در دل بی‌رحم آن مه پاره نیست
نه سرخی داشت آن مه پاره بر فرق زده ابر بلا بر تارکش برق
بازگو آنچ بگفتی که فراموشم شد سلم الله علیک ای مه و مه پاره ما
اگر مه پاره سیتا رفت از دست مرا امکان خورشید دگر هست
چو اندر آرزو بگذشت نه ماه یکی مه پاره زاد از یک زن شاه