منکدر

معنی کلمه منکدر در لغت نامه دهخدا

منکدر. [ م ُ ک َ دِ ] ( ع ص ) تیره. ( آنندراج ) ( غیاث ). تیره شده. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) :
چون شنیدند آن وعید منکدر
چشم بنهادند آن را منتظر.مولوی.|| شتافته. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || نیک دونده. ( آنندراج ). نیک دویده. ( ناظم الاطباء ). || فرورفته شونده و فرودآینده.( آنندراج ). فروریخته و فرودآمده. ( ناظم الاطباء ). || ستاره فرودآینده از هوا. ( آنندراج ). ستاره فرودآمده. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه منکدر در فرهنگ عمید

۱. تیره و تاریک.
۲. [مجاز] ناخوشایند.

جملاتی از کاربرد کلمه منکدر

حدیث نجوم یا حدیث امان از دیگر احادیث محمد است که در آن مَثَل اهل بیت خود را ستارگان آسمان می‌داند که مایهٔ امان اهل زمین‌اند.[یادداشت ۱] این حدیث دست‌کم در ۷ لفظ از پنج نفر — علی بن ابی‌طالب، عبدالله بن عباس، سلمة بن اکوع، جابر بن عبدالله انصاری و منکدر بن عبدالله قرشی — و از ۷ طریق و با مجموع ۲۲ سند مستقل در ۱۷ منبع اهل سنت تا سدهٔ ششم ه‍.ق روایت شده‌است.