ملازی

معنی کلمه ملازی در فرهنگستان زبان و ادب

{uvular} [زبان شناسی] ویژگی همخوانی که در تولید آن عقب یا ریشۀ زبان با ملازه تماس می یابد

جملاتی از کاربرد کلمه ملازی

انسدادی ملازی واکدار یا انفجاری ملازی واکدار یک صامت است که در گفتار برخی از زبان‌های جهان به کار می‌رود. نماد این همخوان در الفبای آوانگاری بین‌المللی ⟨ɢ⟩ است.
زبان‌های دستهٔ ستم اینهایند: زبان‌های هندوایرانی، ارمنی، بالتیک، اسلاوی و آلبانیایی. همچنین گمان می‌رود که زبان‌های نابودشده‌ای که سندی دربارهٔ وابستگی آنها به این دو دسته ندارند مانند داسی و تراسی نیز از دستهٔ ستم بوده‌باشند. در این گروه همخوان‌های ملازی و لبی و ملازی در زبان نیاهندواروپایی ادغام شده و به همخوان‌های ملازی توسعه داده شده‌است و همچنین همخوان‌های کامی به صفیری دگرش یافته‌اند.
زبان‌های دستهٔ کنتوم یا نا-سَتِم دیگر گویش‌های زبان‌های هندواروپایی را دربرمی‌گیرد. در این گروه ما شاهد آمیزش در همخوان‌های ملازی و کامی نیاهندواروپایی به ملازی با تغییر آواهای جداگانه‌ایم. این تغییر آوایی پیش از تغییر آوا در زبان‌های ستم رخ‌داده‌است. این گروه دربرگیرندهٔ زبان‌های ایتالیک، سلتیک، ژرمنی و هلنی می‌شود. شاید گروه کوچکی از زبان‌های نابودشده چون زبان مقدونی باستان، ونتیک و به احتمال ایلیریایی هم به این خانواده تعلق داشته‌اند.
واج «خ» از دیدگاه آواشناسی، همخوانی است سایشی، ملازی و بی‌واک. اندام‌های تولیدکنندهٔ آن انتهایی‌ترین بخش عقب زبان و بخش پایانی نرم‌کام هستند. برای تولید این واج، عقب زبان که روبه‌روی زبان کوچک قرار دارد بالا می‌رود و بدین ترتیب، گذرگاه تنگی برای گذر هوا پدید می‌آیدو جریان هوا با فشار از این گذرگاه می‌گذرد و سایش ایجاد می‌کند.