معنی کلمه مشهورات در لغت نامه دهخدا
- مشهورات به ظاهر ؛ آن مقدمات بوند که به اول شنیدن ، چنین وهم افتد که ایشان مشهورند و چون به حقیقت بنگری نه مشهور بوند. ( دانشنامه ، بخش منطق از فرهنگ علوم عقلی ).
- مشهورات حقیقی مطلق ؛ چنانکه عدل حسن است و ظلم قبیح ، و این حکم به حسب مصالح جمهور یا به سبب عادات فاضله و اخلاق جمیله که در نفوس راسخ باشد، یا به سبب قوتی از قوتهای نفس ناطقه غیرعقلی ، مانند رقت یا حمیت یا حیا یا غیر آن مقبول بود به نزدیک همه کس. ( اساس الاقتباس صص 346-347 ).
- مشهورات محدود ؛ چنان بود که به نزدیک قومی مشهور باشد، چنانکه تصدیق به آن که تسلسل محال است به نزدیک متکلمان. و هر اهل علمی و صناعتی را مانند آن مشهورات باشد که به نزدیک غیر ایشان باشد که مقبول نبود.( اساس الاقتباس ص 347 ).