مشرکان

معنی کلمه مشرکان در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مشرکان (قرآن). مشرک، اسم فاعل از ریشه «شرک» است که در لغت به معنی مخلوط شدن مالکیت و سهم و نصیب می باشد.
• «یـایها الذین ءامنوا انما المشرکون نجس.. ای کسانی که ایمان آورده اید، جز این نیست که مشرکان نجس و پلیداند، پس نباید بعد از امسال ( سال نهم هجرت، سال نزول سوره برائت) به مسجد الحرام نزدیک شوند، و اگر (به واسطه قطع رابطه با آنها) از فقر و تنگدستی بیم داشتید خدا اگر بخواهد به زودی شما را از فضل خویش بی نیاز می کند، حقّا که خداوند بس دانا و با حکمت است.» در باب طهارت بر نجاست مشرکان بواسطه این آیه استناد شده است. به قول مشهور، مشرک اعم از بت پرست و اهل کتاب است، امّا در این که مراد از نجاست در آیه، نجاست ظاهری است یا خباثت نفسانی و یا پلیدی عرفی مقابل طهارت عرفی اختلاف می باشد. از نظر مشهور، نجاست ظاهری مراد است.
ازدواج با مشرکان
حرمت ازدواج با مشرکان:• «ولا تنکحوا المشرکـت حتی یؤمن ولامة مؤمنة خیر من مشرکة ولو اعجبتکم ولا تنکحوا المشرکین حتی یؤمنوا ولعبد مؤمن خیر من مشرک ولو اعجبکم اولـئک یدعون الی النار والله یدعوا الی الجنة والمغفرة باذنه.. و زن های مشرک را به همسری مگیرید تا ایمان بیاورند، و البته کنیزی با ایمان از زنی آزاد و مشرک بهتر است هر چند (جمال و مال) او شما را خوش آید، و به مردان مشرک زن ندهید تا ایمان بیاورند، و حتما برده ای باایمان از مردی آزاد و مشرک بهتر است هر چند (مال و جاه) او شما را خوش آید. آنها (مرد و زن مشرک در طول مدت زوجیت در کفر و فسق همسر خود، اثر می گذارند و در نتیجه) به سوی آتش می خوانند و خداوند به توفیق خود به سوی بهشت و آمرزش می خواند و آیات خود را برای مردم بیان می کند، شاید متذکر شوند.»
اعراض از مشرکان
لزوم اعراض از مشرکان:• «... واعرض عن المشرکین از آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو وحی شده پیروی کن؛ جز او هیچ معبودی نیست، و از مشرکان روی برتاب.»
کشتن مشرکان
...

جملاتی از کاربرد کلمه مشرکان

از جمع بست پرستان وز فوج مشرکان بانگ و نفیر خیزد روزی هزار بار
اختلافست میان ایشان اندر چهار آیت کوفیان فِی عِبادِی آیت شمارند، مدنیان وَ نَعَّمَهُ آیة شمارند، و عَلَیْهِ رِزْقَهُ آیت شمارند، وَ جِی‌ءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ آیت شمارند. و این سوره مکّی است، جمله به مکه فرو آمده باجماع مفسّران. و اندرین سوره نه ناسخ است و نه منسوخ. روایت کنند از ابی کعب از پیغامبر (ص) گفت: «هر که سورة الفجر برخواند روز آدینه، خدای عزّ و جلّ او را بیامرزد و هر که در دیگر روزها برخواند، نوری باشد او را روز قیامت. قوله: وَ الْفَجْرِ وَ لَیالٍ عَشْرٍ وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ وَ اللَّیْلِ إِذا یَسْرِ این همه سوگندان است که ربّ العالمین یاد می‌کند و در قرآن ذکر سوگند بسیار است زیرا که قرآن بلغت عرب فرو آمده بر عادت عرب، و العرب اکثر خلق اللَّه قسما فی کلامها. در هیچ لغت آن سوگندان نیست که در لغت عرب و ربّ العالمین مصطفی (ص) در تبلیغ رسالت و سخن گفتن با مشرکان سوگند میفرماید: «قُلْ بَلی‌ وَ رَبِّی» «قُلْ إِی وَ رَبِّی إِنَّهُ لَحَقٌّ».
تن به قربان مشرکان در داد اندرین عید ذوالفقار ملک
نویسنده تاریخ سیستان از سفرهای طولانی او در سال ۱۹۳، به چین و ماچین و ترکستان و روم، برای مبارزه با کافران و مشرکان یاد کرده است.
بر اساس باورِ سنتی مسلمانان، متن این سوره، همچون دیگر سوره‌ها، بر روایت‌های متاخر در ارتباط با سنت «اسبابِ نزول» فهمیده می‌شود. این سوره هم می‌توانسته مکی و هم مدنی باشد، اما از روایات مربوط به نزول آن نتیجه می‌شود که مکی بوده است. بنا بر روایت کلینی، محدث شیعه، از جعفر صادق و نیز برخی از روایات اهل سنت، این سوره در پاسخ به سؤال جمعی از یهودیان بیان شد. بنا بر روایت طبرسی، مفسر شیعه، از حسن عسکری این سوره در پاسخ به پرسشی از عبدالله بن صوریای یهودی نازل شده و در روایت دیگری از اهل سنت در پاسخ به عبدالله بن سلام بوده است. برخی روایات اهل سنت نیز این سوره را در پاسخ به مشرکان مکه دانسته‌اند.
نهضت آزادی پس از استعفا و برکناری دولت موقت پیوسته در جهت اعلام مخالفت با دولت جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی، و حتی قوه قضاییه و مغشوش کردن اذهان بوده‌است. مسئولان نهضت با سمپاشی‌های خود نسبت به سیاست‌های دولت، دفاع مقدس و جنگ، مسئله برائت از مشرکان و فاجعه خونین مکه مکرمه، جهاد مالی و تصمیمات شورای عالی پشتیبانی جنگ و بالاخره فرمایش‌های اخیر -روحی فداه- راجع به حکومت و ولایت مطلقه، در جهت مبارزه و تضعیف نظام جمهوری اسلامی گام برداشته‌اند…
برای قرن‌های متمادی، انکیریدیون محبوبیت خود را هم نزد مشرکان و هم مسیحیان حفظ کرد. سیمپلیسیوس در قرن ششم شرحی بر آن نوشت، و در عصر بیزانس، نویسندگان مسیحی شرح‌هایی از آن نوشتند. بیش از صد نسخه خطی از انکیریدیون باقی مانده‌است. [الف] قدیمی‌ترین نسخه‌های خطی موجود از انکیریدیون معتبر مربوط به قرن چهاردهم است، اما قدیمی‌ترین نسخه‌های مسیحی‌شده مربوط به قرن‌های 10 و 11 هستند که شاید نشان‌دهنده ترجیح جهان بیزانس برای نسخه‌های مسیحی باشد. انکیریدیون اولین بار توسط نیکولو پروتی در سال 1450 و سپس توسط آنجلو پولیزیانو در سال 1479 به لاتین ترجمه شد.
کعب احبار گفت: افتتاح تورات باول سورة الانعام است الی قوله: بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ، و ختم آن بآخر سورة بنی اسرائیل، و بیک روایت بآخر سورة هود. مقاتل گفت: مشرکان عرب مصطفی را پرسیدند که: من ربک؟ گفت: «الاحد الصمد الذی خلق السماوات و الارض».
وَ بِئْسَ مَثْوَی الظَّالِمِینَ و بد جایگاهی که دوزخ است، جای مشرکان و ستمکاران.
أَراکُمْ ما تُحِبُّونَ ظفر و نصرت مسلمانان بود، در ابتداء روز باد صبا برخاست، مسلمانان شاد گشتند و بر کافران نصرت دیده و علمداران مشرکان کشته.
پس رسول خدا (ص) تنها برخاست، و حاجتی را که در پیش داشت بگوشه‌ای باز شد، و وادی باز برید، و در آن زیر درختی فرو آمد. جماعتی مشرکان بر کوه شده بودند، و کوه را بپناه خود کرده. در میان ایشان یکی بود عوف بن الحارث المحاربی، از دور نظر کرد، رسول خدا (ص) را تنها دید در زیر آن درخت. شمشیر بر گرفت، و آمد بقصد رسول خدا. رسول (ص) از آمدن عوف آگاهی نداشت، تا ناگاه او را بر سر خود دید، ایستاده و شمشیر کشیده. گفت: یا محمد! آن کیست که این ساعت ترا فریاد رسد، و مرا از تو باز دارد؟ رسول (ص) گفت: خدا است که مرا فریاد رسد، و ترا از من باز دارد، آن گه روی سوی آسمان کرد و گفت: «اللّهمّ اکفنی عوفا!»
فَالَّذِینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ این مصطفی (ص) است و مهاجرة الأولی آنان که مشرکان ایشان را از مکه بیرون کردند.