مرکانتیلیسم

معنی کلمه مرکانتیلیسم در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:سوداگری

معنی کلمه مرکانتیلیسم در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مرکانتیلیسم از قرن شانزدهم تا نیمه قرن هجدهم رواج داشت و بیشترین سهم را در ایجاد خصومت و رقابت و استعمار در نظام اقتصادی سرمایه داری داشت. سیاست های اقتصادی این مکتب در رسیدن کشور به ثروت و شهرت خلاصه می شود، و چون تنها عامل ایجاد ثروت را تجارت می داند بیشترین مقرارت را در همین زمینه وضع می نماید.
مرکانتیلیسم که از آن ها به عنوان اصحاب مکتب سوداگری نیز نام می برند، نحله ای از اقتصاددانان قرن ۱۵ تا ۱۸ میلادی بودند؛ که اساس ثروت و قدرت را به صورت پول، طلا و نقره می دانستند. از نظر آن ها هر جامعه ای که در جمع آوری و اندوختن طلا و نقره خوب عمل کند، جامعه ثروتمندی تلقّی می گردد.
شارل، ژید، تاریخ عقاید اقتصادی، کریم سنجابی، تهران انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۰، جلد اول، ص۲.
تحوّلات قرون ۱۵و ۱۶، بسیار حائز اهمیت بوده است. بعد از تسلط اروپا به دریای مدیترانه و توسعه روابط بازرگانی با خاورمیانه، دوره ی اقتصاد بسته سپری شد. اختراع ماشین چاپ، اکتشافات امریکا و دسترسی به هندوستان از طریق آفریقا امکان توسعه فعالیت های اقتصادی و علاقمندی به مال و ثروت را تسریع کرد. از یک طرف، کشف سرزمین های جدید و معادن فلزات گران بها و از طرف دیگر، از نظر افکار، تغییرات مهم اخلاقی و سیاسی در اروپا به وقوع پیوست. رنسانس و رفرم مذهبی، نحوه فکر جامعه اروپایی را دگرگون کرد و فعالیت اقتصادی، بدون توجه به عوامل مذهبی و اخلاقی، مورد برسی قرار گرفت و علاقمندی به مادیات و گردآوری ثروت، هدف فعالیت های اقتصادی شد.
قدیری اصل، باقر، سیر اندیشه های اقتصادی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۴، ص۱۷.
در فرانسه: کلبر ((Colbert و ژان بدن (Jean Bodin) در انگلستان: توماس مان (Thomas man) الیزابت اول (Elisabeth۱) و کرم ول (Cromwell) در هلند: دلاکورت (de la court) و غیره می باشد که از نظریه پردازان و مجریان سیاست های اقتصادی مرکانتیلیسم هستند.
نمازی، حسین، نظام های اقتصادی، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۷، چاپ پنجم، ص۴۸.
...

جملاتی از کاربرد کلمه مرکانتیلیسم

ملت‌ها نیز به دنبال منابع جدید ثروت بودند و مرکانتیلیسم و استعمار را به کار گرفتند. انقلاب بازرگانی با افزایش تجارت عمومی و رشد خدمات مالی مانند بانکداری، بیمه و سرمایه‌گذاری برجسته شده‌است.
به نوبه خود، بریتانیا نیز علاقه شدیدی به اطمینان از نابودی استعمار اسپانیا، با تمام محدودیت‌های تجاری اعمال شده توسط مرکانتیلیسم داشت.در اکتبر 1823، ریچارد راش، وزیر آمریکایی در لندن، با کنینگ مکاتبه کرد تا موضع مشترکی در مورد مداخله احتمالی فرانسه در آمریکای جنوبی ایجاد کند.هنگامی که در اواسط اکتبر 1823 این نامه نگاری به مونرو ارائه شد، که هیچ نتیجه ملموسی به همراه نداشت، اولین واکنش او پذیرش پیشنهاد بریتانیا بود.آدامز به شدت با همکاری با بریتانیای کبیر مخالفت کرد و ادعا کرد که بیانیه ماهیت دوجانبه می تواند توسعه ایالات متحده را در آینده محدود کند.او همچنین استدلال کرد که بریتانیایی ها متعهد به رسمیت شناختن جمهوری های آمریکای لاتین نیستند و باید انگیزه های امپریالیستی داشته باشند.
در زمان مرکانتیلیسم یعنی مدت زمان بین قرون ۱۶ تا ۱۸، استدلال می‌شد که موقعیت حد مطلوب برای یک کشور در ارتباط با تجارت خارجی وقتی حاصل است که آن کشور بتواند صادرات خود را افزایش و واردات را کاهش دهد. مرکانتیلیست‌ها طرفدار وضع قوانین در جهت برقراری عوارض گمرکی و موانع تجاری بوده و اعتقاد داشتند که از این طریق می‌توان وضعیت یک کشور را در سطح بین‌الملل بهبود بخشید.
سیاست‌های اقتصادی سوداگران در اواخر قرن ۱۸ مورد نقد قرار گرفت. دیوید هیوم عقیده داشت که مرکانتیلیسم ممکن است در کوتاه مدت وضعیت تجاری را بهبود بخشد ولی این امر در دراز مدت به زیان کشور خاتمه می‌یابد.
تاریخچه جغرافیای اقتصادی تحت تأثیر دیدگاه‌های مختلفی به‌ویژه دیدگاه‌های علم اقتصاد و جغرافیا بوده‌است. قدیمی‌ترین متون درباره جغرافیا را می‌توان به استرابون جغرافی‌دان یونانی نسبت داد که حدود ۲۰۰۰ سال پیش نوشته شده‌است. هم‌زمان با توسعه دانش نقشه‌نگاری، جغرافی‌دانان بسیاری از جنبه‌های دانش جغرافیا را گسترش دادند. در سده‌های اخیر نقشه‌های تولید شده توسط کشورهای اروپایی موقعیت منابع و معادن سرزمین‌های واقع در قاره‌های آمریکا، آفریقا و آسیا را مشخص نمود. نخستین سفرنامه‌ها دارای توصیفات گوناگونی از مردم بومی، آب و هوا، مناظر و چشم‌اندازها و تولیدات مناطق مختلف بود. این کار باعث تشویق الگوهای توسعه تجارت قاره‌ای شد و عصر مرکانتیلیسم را هدایت و رهبری نمود.