مرجعیت دینی

معنی کلمه مرجعیت دینی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] از آنجایی که اجتهاد، هدف علم اصول فقه و ثمره آن است؛ در میان شیعه و اهل سنّت، دارای پایگاه ویژه ای می باشد، همه مشکلات ناشی از بی قانونی، در پرتو شایستگی و کاردانی اجتهاد پویا، حل و فصل می گردند.در این روزگار بر اساس اندیشه شیعه، به خاطر دوری از رهبران معصوم، راهی به سوی علم به احکام شریعت جز اجتهاد وجود ندارد؛ و هیچ مرجع دیگری را جز مجتهد نمی توان سراغ داشت که برای حوادث روزافزونی که در جوامع بشری پدید می آیند، حکم و قانون جامعی ارائه کند. بنابراین، اجتهاد و مرجعیت دینی، از اعتقادات مهم شیعیان در عصر غیبت به حساب می آید و سرچشمه تحولات سیاسی و اجتماعی بسیاری در جامعه می گردد.
اجتهاد از ریشه «جهد» به معنای منتهای کوشش است. و در اصطلاح فقیهان تعریف های فراوانی با اندک تفاوت ارائه شده است، مرحوم آخوند چنین تعریفی را تقریر کرده اند: «الاجتهاد هو استفراغ الوسع فی تحصیل الحجة علی الحکم الشرعی؛ (مراد از اجتهاد این است مکلف مقدماتی عقلائی را ترتیب دهد که او را به علم به تکلیفی که متوجه اوست برساند). اجتهاد به معنای بکارگیری توان و نیرو برای به دست آوردن دلیل و حجت بر احکام شرعی می باشد».شهید مطهری می گوید: اجتهاد به طور سربسته به معنای صاحب نظر شدن در امر دین است، ولی صاحب نظر بودن و اعمال نظر کردن در امور دینی از نظر ما که شیعه هستیم دو گونه است؛ مشروع و ممنوع ... که ممنوع آن است که مجتهد حکمی را که در کتاب و سنّت نیست با فکر خودش و رای خودش وضع کند، این را در اصطلاح «اجتهاد به رای» می گویند. این اجتهاد از نظر شیعه ممنوع است ... و معنای صحیح اجتهاد یعنی به کار بردن تدبّر و تعقّل در فهم ادله شرعیه، که البته احتیاج دارد به یک رشته علوم که مقدمه شایستگی و استعداد تعقّل و تدبّر صحیح و عالمانه می باشند. و مرجع کسی است که مردمان در مسائل شرعی و دینی و سیاسی خویش به او مراجعه می کنند.
تاریخچه
اجتهاد صحیح یعنی انطباق اصول و قواعد کلی بر فروعات، از دیدگاه امامان معصوم (علیهم السّلام) امری ضروری و مورد اهتمام بوده است. امام صادق (علیه السّلام) می فرماید: «انما علینا القاء الاصول و علیکم اَن تفرعوا»؛ ما بیان اصول می نماییم و تفریع فروع از اصول و تطبیق آن برموارد برعهده شما است و یا امام باقر (علیه السّلام) به ابان بن تغلب فرمودند: «در مسجد مدینه بنشین و برای مردم فتوا بده که من دوست دارم در میان شیعه کسانی مانند تو دیده شوند.»بنابراین، اصل اجتهاد در عصر حضور امامان معصوم (علیهم السّلام) نیز وجود داشته است امّا به دلیل حضور معصوم نیاز کمتری به اعمال اجتهاد بوده است، ولی در عصر غیبت چنین نیازی به سرحد کمال خود رسید.
بزرگان و بنیان گذاران
قدیمی ترین بنیانگذاران اجتهاد در فقه شیعه، دو دانشمند عهد قدیم معروف به قدیمین، یعنی ابن جنید اسکافی و ابن عقیل عمانی، بوده اند. سپس شیخ مفید به پا خاست و از عقاید آن دو بزرگوار در میان شاگردان خود، از جمله سیدمرتضی، علم الهدی و شیخ طوسی به نیکی یاد کرد، این شیوه ادامه یافت تا نوبت به علامه حلی رسید و پس از او شهید اول و فقیه فاضل، شیخ علی، و نیز شهید دوم راه او را ادامه دادند. تا اجتهاد به عنوان ضرورتی در مسلک شیعه پایدار بماند و شکوفاتر گردد.
مقدمات
...

جملاتی از کاربرد کلمه مرجعیت دینی

شیخ حسین بن محمد، برادرزاده شیخ یوسف مؤلف «حدائق» بود. شیخ حسین؛ فقیه، محدث، متکلم و شاعر علاوه بر پیوستگی به خاندان علمی آل عصفور، از سوی مادر نیز که دختر شیخ حسین ماحوزی بود، به سلسله عالمان دین و فقیهان پیوسته‌است. نزد عمویش یوسف و عموی دیگرش شیخ عبدالعلی درس خوانده و در شاخوره بحرین ماندگار بوده و به تدریس و مرجعیت دینی و تحقیق و تألیف اشتغال داشته‌است.
به گفته میسکین‌زدا، نقطه کانونی داستان، پرسش از مرجعیت دینی محمد است که نمونه آن این جمله عمر است که «تو قرآن داری، کتاب خدا ما را بس است». او پیشنهاد می‌کند که پیام این روایات این است که قرآن برای هدایت مسلمانان کافی است. از سوی دیگر، هزلتون استدلال می‌کند که قرآن کافی نیست، زیرا با عمل محمد (سنت) پس از مرگ او تکمیل شده‌است. مسلمانان شیعه با استناد به حدیث ثقلین، این موضوع را با سیره امامان خود تکمیل می‌کنند که در آن از مسلمانان خواسته شده‌است که پس از او از قرآن و اهل بیت او راهنمایی بگیرند.
پس از درگذشت آخوند خراسانی، به تدریس پرداخت و به عنوان یک مجتهد و نامزدی برای مرجعیت دینی مطرح گردید.
مرجعیت دینی، متشکل از علمای مسلمان، روحانیون و محققان فرقه‌های مختلف شکل گرفته‌است. مرجعیت دینی از منازعات داخلی در اسلام به‌شمار می‌آید.
این حملات واکنش مقامات عراق و مرجعیت دینی این کشور را به دنبال داشت و در بیانیه‌های جداگانه این حملات دخالت در امور داخلی عراق دانسته شده و محکوم شد