محمدباقر اصطهباناتی

معنی کلمه محمدباقر اصطهباناتی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در سال ۱۲۱۶ هـ. ش. در خانواده «ملا عبدالمحسن اصطهباناتی» فرزندی چشم به جهان گشود که تولدش خیر و برکت به همراه داشت. ملا عبدالمحسن او را «محمد باقر» نامید تا در علم و دانش پیرو امام محمدباقر علیه السّلام باشد و چنین هم شد، به گونه ای که علامه امینی رحمة الله علیه او را «شکافنده هسته علم و پیشتاز میدان دانش» معرفی می کند.
«محمدباقر» در خانواده ای تربیت شد که همه از علما و مجاهدان بودند. پدرش «ملاعبدالمحسن» فرزند مرحوم «ملاباقر» فرزند «ملا سراج الدین» بود و همه در شمار اهل زهد و تقوا و پناه مردم در حوادث روزگار جای گرفته اند. پدر و جد پدری اش در جرگه عالمان مجاهدی بودند که در زمان حمله افغانها به اصطهبان ، به شهادت رسیدند. ملقب شدن پدر و جدش به «ملا» گویای مراتب علمی آنان است. پدرش علاوه بر تحصیل به تجارت اشتغال داشت و دارای روحی پاک بود. اموالش هم از حیث شرعی همواره طاهر و پاک بود، به طوری که یک بار سارقان به آنان حمله کردند ولی او با اطمینان خاطر گفت: اجناس مرا دزد نمی برد. جالب اینکه پس از چند روز اموالش را پیدا کردند. برادرش، شیخ عبدالله، از علمای بزرگ شهر بود و علاوه بر ارشاد مردم، در امور خیریه هم تلاش می کرد. او انجیرستانی را وقف کارهای عام المنفعة کرد.

جملاتی از کاربرد کلمه محمدباقر اصطهباناتی

پس از قتل محمدرضا خان قوام‌الملک در ۱۷ اسفند ۱۲۸۶ در خانه‌اش توسط نعمت‌الله بروجردی، از مشروطه‌خواهان طرفدار معتمد دیوان کواری، به مقام بیگلربیگی و کلانتری ایلات خمسه رسید. از آنجا که پدرش از مخالفان مشروطه بود، او قتل را به مشروطه‌خواهان نسبت می‌داد و در مجلس ختمی که در حسینیه قوام بر پا نود، دستور به قتل سران مشروطه شیراز، شیخ محمدباقر اصطهباناتی و سید احمد معین‌الاسلام دشتکی، داد. مدتی بعد معتمد دیوان نیز به دستور او کشته شد. در مرداد ۱۲۸۹ حبیب‌الله خان به عنوان والی فارس منصوب شد.