متمرکزسازی

معنی کلمه متمرکزسازی در فرهنگستان زبان و ادب

{concentration} [مهندسی مخابرات] ترکیب کردن اطلاعات چند خط ارتباطی و قرار دادن آنها بر روی یک خط یا تعداد کمتری از خطوط

معنی کلمه متمرکزسازی در ویکی واژه

ترکیب کردن اطلاعات چند خط ارتباطی و قرار دادن آنها بر روی یک خط یا تعداد کمتری از خطوط.

جملاتی از کاربرد کلمه متمرکزسازی

به عقیده توزیع‌گرایان، حق مالکیت یک حق اساسی است و ابزار تولید باید به جای متمرکز شدن تحت کنترل دولت (دولت‌گرایی)، یا افراد معدودی (توانگرسالاری)، یا کورپوریشن‌ها (کورپوریشن‌سالاری) باید غیر متمرکزسازی شود؛ بنابراین، توزیع گرایی از جامعه ای حمایت می‌کند که دارای مالکیت گسترده‌است. ریس متیوز، اقتصاددان تعاونی، استدلال می‌کند که چنین نظامی کلید ایجاد یک نظم اجتماعی عادلانه است.
در ابتدا توزیع انرژی و ذرات در کل جهان یکسان نبود. این ناهمگونی‌ها این امکان را به انواع نیروها داد تا بتوانند ذرات را گردآوری و متمرکز کنند. این توده سازی و متمرکزسازی آغاز شد تا ساختارهای پیچیده تر به وجود آیند.
سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۱ را می‌توان سال‌های تجدید حیات محدود و کنترل شده جنبش زنان دانست که سازمان‌های مستقل‌تر اما پراکنده‌ای همچون حزب زنان و جمعیت زنان (با روزنامه زن امروز) تشکیل شدند. این سازمان‌ها بر خلاف دهه ۱۳۰۰ چندان همگرا نبودند. اشاره مختصری به هماهنگی فعالیت‌های حزب زنان و جمعیت زنان در سال ۱۳۲۲ شده‌است و در سال ۱۳۳۱ بیانیه‌ای از «ائتلاف سازمان‌های زنان» برای تقاضای حقوق سیاسی و اقتصادی دیده می‌شود. این تجدید حیات محدود در سال‌های حکومت محمدرضاشاه از بین رفت و تمام فعالیت‌های حقوقی زنان در کنترل دولت قرار گرفت و از دهه ۱۳۳۰ متمرکزسازی شد و در نهایت تحت سازمان زنان ایران درآمد و از حالت جنبش اجتماعی خارج شد.
خدمتکار خدای' یا بنده خدا (به پشتو: خدمتگار خدای) که عیناً به معنی خدمتکار خدا ترجمه می‌شود، به نبرد آزادیخواهانه خشونت پرهیز در برابر فرمانروایی بریتانیا بدست پشتون‌های (همچنین به پتون، پختون یا افغان شناخته شده‌است) سرحدات شمالغربی کشور هند تعبیر می‌شود. همچنین به «سرخ‌پوش یا پیراهن قرمز» که در واقع بهسازی اجتماعی سازمان متمرکزسازی تحصیل و حذف جنگ‌های خونین که به عنوان انجمن اصلاح افغانیان شناخته شده، نامیده شده‌است. این جنبش به وسیلهٔ خان عبدالغفارخان با نام محلی باچاخان یا بادشا خان پایه‌ریزی شد[۱].