متشرعین

معنی کلمه متشرعین در لغت نامه دهخدا

متشرعین. [ م ُ ت َ ش َرْ رِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ متشرع. رجوع به متشرع شود.

معنی کلمه متشرعین در فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع متشرع در حالت نصبی و جری ( در فارسی مراعات این قاعده نکنند ) .

جملاتی از کاربرد کلمه متشرعین

حاج قربان در کودکی همراهِ پدر روستای خود را به دلیل شغل پدر که آرایشگر (سلمانی) بود به قصد شهر ترک کرد و در روستای علی‌آباد ساکن شد. به همین دلیل است که نام خانوادگی او به دلیل شغل پدر «سلیمانی» نام گرفت. وی در سال ۱۳۴۵ به توصیهٔ یکی از متشرعین دست از موسیقی کشید. ولی در سال ۱۳۶۲ به توصیه روحانی دیگری دوباره نواختن را آغاز کرد.
در هندوستان باستانی، سابقهٔ سیاست می‌تواند به مواردی چون ریگ ودا، سامهیتایی‌ها، برهماها، مهابارتا و متشرعین بودایی برگردد. چانکیا (۳۵۰–۲۷۵ قبل از میلاد) یک اندیشمند سیاسی در تاکشاشیلا ود، وی نویسندهٔ کتاب آرتاشاسترا، که شامل ملاحظاتی است دربارهٔ اندیشه‌های سیاسی، اقتصادی و نظم اجتماعی، بود. وی در این کتاب از سیاست‌های پولی و مالی، رفاه، روابط بین‌الملل، و جزئیات استراتژی‌های جنگی به همراه دیگر موضوعات بحث می‌کند. مانوسمیریتی، که حدود دو قرن بعد از چانکیا بود نیز از دیگر رساله‌نویسان مهم هند در زمینهٔ علم سیاست است.
محقق تاریخ، رسول جعفریان، در مقاله مفصلی به ابعاد مختلف تاریخی، فقهی، گزارشهای شهرهای مختلف و اسناد و مکتوبات پرداخته است که خلاصه آن حاکی از مقاومت برخی متشرعین و برخی علمای ساده محلات است، ولی مجتهدین طراز اول هیچگونه مخالفتی با حمام دوشی نداشته و بلکه موافقتها و مخارجی در تبدیل حمامهای خزینه به دوشی داشته اند.[۱]