مامیران

معنی کلمه مامیران در لغت نامه دهخدا

مامیران. ( اِ ) نوعی از عروق الصفراست و آن دوایی باشد زردرنگ به سبزی مایل ، باریک و گره دار می شود. گرم و خشک است در چهارم. یرقان را نافع است و آن را به عربی بقلة الخطاطیف و شجرةالخطاطیف خوانند... ( از برهان ). بیخی است مشابه زردچوب که به دوای چشم به کار آید. ( غیاث ) ( آنندراج ). نوعی از زردچوبه. ( ناظم الاطباء ). قسمی از زردچوبه است و شاخه های نبات او از زمین مرتفع و برگش شبیه به لبلاب و مایل به استداره و سفید مایل به زردی و بالزوجت و بیخ او پرشعبه و کوچک و گره دار و غیرمستقیم و در گره های او ریشهای باریک شبیه به موی و منبتش نزدیک آبهاست و هندی او زرد مایل به سیاهی و چینی زرد و زبون تراز هندی و غیرهندی و چینی مایل به سبزی می باشد و تخمش شبیه به کنجد... ( تحفه حکیم مؤمن ). میرمیران. ( دزی ج 2 ص 628 ) = مرمیران. ( دزی ج 2 ص 585 ). لغت فارسی است. فرهنگ نویسان آن را با «خالیدونیون » یونانیان مترادف دانسته اند و اسم عربی «بقلةالخطاطیف » ترجمه این کلمه یونانی - یعنی «گیاه پرستوها» - است. رنولد-کولین گفته اند که محتملاً کلیدونین را که دارای عصاره و ریشه زردرنگ است با داروی شرقی دیگری که آن هم دارای ریشه های زردرنگ است یعنی کوپتیس تیتا خلط کرده اند. اصل گیاه اخیر، از چین است و ریشه های آن را به ایران و هند می بردند و در مخزن الادویه شرح آن آمده مایرهوف همین قول را معتبر می داند. ( از حاشیه برهان چ معین ). معرب از فارسی است. گیاهی است از تیره کوکناریان به ارتفاع 30 تا 80 سانتیمتر که معمولاً بر روی دیوارها و اماکن مخروبه می روید. برگهایش دارای 5 تا 7 قسمت مشخص است. جام گلش زرد رنگ و کاسه گل آن نیز به رنگ جام است. بر اثر خراشی که بر برگها یا ساقه این گیاه وارد آید شیرابه نارنجی رنگ تلخ و سوزنده ای خارج می شود که دارای اثر مسهلی است. انساج این گیاه شامل آلکالوییدهایی نظیر کلیدونین و سانگینارین و کلریترین و اسید کلیدونیک می باشد. عصاره این گیاه را گاهی جهت از بین بردن زگیل تجویز می کنند و نیز سابقاً برای از بین بردن تومورهای سرطانی تجویز می شده است. مامیران کبیر. مامیرون. ممران. عروق صفر. عروق الصفر. بقلةالخاطیف.شجرة الخطاطیف. خلیدونیون. خالدونیون. کالیدونیون. خالدونیون. عروق الصباغین. حشیشةالخطاف. حشیشةالصفرا.عروق الزعفران. قیرلانغج اوتی. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه مامیران در فرهنگ عمید

گیاهی خودرو از خانوادۀ خشخاش با تخمی شبیه کنجد و شاخه های بلند که مصرف دارویی دارد.

معنی کلمه مامیران در فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی است از تیر. کوکناریان بارتفاع ۳٠ تا ۸٠ سانتیمتر که معمولا بر روی دیوارها و اماکن مخروبه میروید . برگهایش دارای ۵ تا ۷ قسمت مشخص است . جام گلش زرد رنگ و کاس. گل آن نیز برنگ جام است . بر اثر خراشی که بربرگها یا ساق. این گیاه وارد آید شیراب. نارنجی رنگ تلخ و سوزنده ای خارج میشود که دارای اثر مسهلی است . انساج این گیاه شامل آلکالوئیدهایی نظیر کلیدونین وسانگینارین و کلریترین و اسید کلیدو نیک میباشند . عصار. این گیاه را گاهی جهت از بین بردن زگیل تجویز میکنند و نیز سابقا برای از بین بردن تومورهای سرطانی تجویز میشده است مامیران کبیر مامیرون ممران عروق صفر عروق الصفر بقله الخطاطیف شجره الخطاطیف خلیدونیون خالدونیون خالیدونیون کالیدونیون عروق الصباغین حشیشه الخطاف حشیشه الصفرائ عروق الزعفران قیرلانغج اوتی .یا مامیران کبیر . مامیران .

معنی کلمه مامیران در دانشنامه آزاد فارسی

گیاهی دارویی، با نام علمی Chelidonium majus، از تیرۀ خشخاش. این گیاه علفی، پایا، بلند و دارای گل های زردرنگ مجتمع در چتر ساده است. در همۀ گیاه شیرابه ای زردرنگ جریان دارد. این شیرابه و کلیه قسمت های گیاه خواص دارویی دارد، اما به نظر می رسد مؤثرترین اندام آن ریشه باشد. مقادیر مجاز مامیران اثر مسهل، مخدر، کاهندۀ فشار خون، و آرام بخش دارد، اما مقادیر زیاد آن سمی است و حتی ممکن است موجب مرگ شود.

جملاتی از کاربرد کلمه مامیران

تحصیلات حمزوی در رشتهٔ اقتصاد بود، اما از آغاز جوانی به نویسندگی و شاعری روی آورد. حمزوی با رمان شهری که زیر درختان سدر مرد (۱۳۷۹) برندهٔ دورهٔ دوم جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی و همچنین نامزد دریافت جایزهٔ مهرگان در سال ۱۳۸۰ شد. پس از سالِ ۱۴۰۰ هیچ اثر جدیدی از او منتشر نشده‌است. به‌گفتهٔ خودش سه کارش، یعنی افسانهٔ مامیران و در بیشه‌های آسوریک و در هرم نیم‌روز، در انتظار دریافت مجوّز نشر مانده‌است.