مارقه

معنی کلمه مارقه در لغت نامه دهخدا

( مارقة ) مارقة. [ رِ ق َ ] ( ع ص ) گروه خوارج. ( منتهی الارب ). مؤنث مارق. ( از اقرب الموارد ). گروه خوارج. ( ناظم الاطباء ). خوارج را گویند بسبب خروجشان از دین. ( از اقرب الموارد ). رجوع به مارق شود.

جملاتی از کاربرد کلمه مارقه

به مارقه حروریه نیز گفته می‌شود؛ زیرا در حرورا که منطقه ایست در نهروان، منزل گرفتند. آنان در این نقطه جمع شدند و علی با آن‌ها مناظره کرد و قریب به ۲۰۰۰ نفر از این فرقه خارج شدند. علی فرمود: شما را چه بنامم؟ شما حروریانید، زیرا در حرورا گرد آمدید.