لک درای

معنی کلمه لک درای در لغت نامه دهخدا

لک درای. [ ل َ دَ ] ( نف مرکب ) لک دراینده. بیهوده گوی. هرزه درای. ژاژخای. یاوه سرای. هرزه لای. خام درای. هرزه سرای. هذیان گوی :
گفت ریمن مرد خام لک درای
پیش آن فرتوت پیر ژاژخای.لبیبی.

جملاتی از کاربرد کلمه لک درای

رفت ریمن مرد خام لک درای پیش آن فرتوت پیر ژاژخای