لوشکان

معنی کلمه لوشکان در لغت نامه دهخدا

لوشکان. ( اِخ ) دهی جزء دهستان رامند بخش بوئین شهرستان قزوین ، واقع در 27هزارگزی باختر بوئین و150هزارگزی راه عمومی. جلگه و معتدل. دارای 758 تن سکنه. آب آن از رودخانه خررود. محصول آنجا غلات و باغات. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم و گلیم بافی و راه آن ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).

جملاتی از کاربرد کلمه لوشکان

کدخدازمین به زمین‌های کشاورزی در بخش اسفرورین گفته می‌شود. در نزدیکی کدخدازمین روستای لوشکان نیز قرار دارد. آب این منطقه از طریق چاه‌های آب تأمین می‌شود. بیشتر کدخدازمین، باغات انگور است و رودخانهٔ خررود - که معمولاً خشک است و فقط در زمان بارندگی شدید در آن آب جریان دارد - نیز از کدخدازمین می‌گذرد. آرامستان بهشت زهرای جدید اسفرورین نیز در این منطقه قرار دارد.
تپه لوشکان مربوط به دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان تاکستان، روستای لوشکان واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۸ با شمارهٔ ثبت ۲۶۳۷ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.