لهران

لهران

معنی کلمه لهران در لغت نامه دهخدا

لهران. [ ] ( اِخ ) نام دهی جزء دهستان پائین بخش طالقان شهرستان تهران واقع در 19هزارگزی باختر شهرک ، سر راه عمومی مالروی قزوین. کوهستانی و سردسیر. دارای 326 تن سکنه. آب آن از چشمه سار. محصول آنجا غلات و گردو. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان کرباس و گلیم و جاجیم بافی و راه آن مالرو است. مزرعه دیمی زار مشهور به رزگره شسته جزء این ده است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).

معنی کلمه لهران در دانشنامه عمومی

لهران روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان طالقان در استان البرز است.
این روستا واقع در دهستان پایین طالقان ابتدای راه عمومی قزوین این روستا کوهستانی و سردسیر آب این ده از چشمه تأمین می گردد. شغل اهالی این ده زراعت بوده است.
مکان های دینی این روستا از جمله چشمه ای به نام گو چشمه و سوسن پرتگاه زبان زد خاص و عام است.
مردم لهران به تاتی طالقانی تکلم می کنند.
غلات و گردو از محصولات این روستا است.
کرباس، گلیم و جاجیم از صنایع دستی این روستا می باشد.

جملاتی از کاربرد کلمه لهران

تپه قلعه دیو مربوط به هزاره اول قبل از میلاد است و در شهرستان طالقان، روستای لهران واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۰۵۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
موقعیت این روستا در قسمت مرتفع جنوب غربی هم‌مرز با استان قزوین می‌باشد... ارتفاع این روستا از سطح دریا ۲۱۰۰ متر و از شمال به رودخانه شاهرود و روستای لهران و کش؛ از جنوب به رشته کوه‌های نوار کوه و معدن سنگ گرانیت الرویا؛ از شرق به روستای نساءسفلی، و از غرب نیز به روستای عالیسر، موچان و خورانک محدود می‌گردد.