لنگ زدن

معنی کلمه لنگ زدن در لغت نامه دهخدا

لنگ زدن. [ ل َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) لنگیدن در عمل یا کار یا سخن ( ؟ ) : او نیز عریان و مجذوب بود. غایتش آنکه گاهی معقول میگفت و با مردم حرف میزد، اما گاهی لنگی میزد و لاابالی میگردید. ( مزارات کرمان ص 192 ).

معنی کلمه لنگ زدن در فرهنگ فارسی

لنگیدن در عمل یا کار یا سخن .

جملاتی از کاربرد کلمه لنگ زدن

اپیکتت به‌وضوح از تصویرسازی استفاده می‌کند، و قیاس‌هایی شامل زندگی به‌تصویر کشیده شده‌است: سفر کشتی (فصل 7)، مسافرخانه (فصل 11)، ضیافت (فصل 15، 36)، و بازی در یک نمایش‌نامه (فصل 7). 17، 37). او مثال‌های زیادی از زندگی روزمره می‌آورد، از جمله: کوزه شکسته (فصل 3)، رفتن به حمام (فص 4، 43)، لنگ زدن 0 (فصل 9)، از دست دادن کودک (فصل 11). ) و قیمت کاهو (فصل 25).