لنجاب

معنی کلمه لنجاب در لغت نامه دهخدا

لنجاب. [ ل َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 27هزارگزی شمال خاوری دیزگران و شش هزارگزی خانقاه. کوهستانی ، سردسیر و دارای 300 تن سکنه. آب آن ازچشمه. محصول آنجا غلات ، حبوبات دیم و لبنیات. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان قالیچه و جاجیم و گلیم بافی و راه آن مالرو است و تابستان از طریق سنقر و گل سفید اتومبیل توان برد. تپه ای در جنوب آبادی وجود دارد که آثار ابنیه قدیم ، از قبیل آجر و سفال و غیره آنجا دیده میشود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

جملاتی از کاربرد کلمه لنجاب

تپه لنجاب مربوط به دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان سنقر، بخش کلیائی، روستای لنجاب واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۰۴۳ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.