لمنس

معنی کلمه لمنس در لغت نامه دهخدا

لمنس. [ ل ِ ن ُ ] ( اِخ ) نام جزیره ای ( به دریای اژه ) از مجمعالجزایر یونان ، دارای 2000 تن سکنه. و آن در زمان داریوش کبیر فتح و از یونانیان گرفته شد. ( ایران باستان ج 1 ص 626، 627 و 629 ) : و شخص الی جزیرة لمنوس ( جالینوس ) لیری عمل الطین المختوم. ( عیون الانباء ج 1 ص 82 ) ( القفطی ص 125 ). و رجوع به لمنی شود.

جملاتی از کاربرد کلمه لمنس

گام بعدی نگاه انتقادی به روایت‌های سنتیِ مسلمانان در مورد تاریخ قرآن بود. این کار با پژوهش‌های ایگناز گلدزیهر در قرن نوزدهم آغاز، و در اوایل قرن بیستم توسط هنری لمنس و یوزف شاخت ادامه پیدا کرد. در این بررسی‌ها که هم در متون مقدسِ اواخرِ دورانِ باستان بود و هم در بررسی انتقادی از منابع مسلمان، این پژوهشگران هرگز در این مسئله شک نکردند که قرآن بازتابِ صحیح از تعالیمِ محمد است. نلدکه مهمترین نماینده این جریان برای پژوهش خود، نیاز داشت برخی از منابع اسلامی را قبول کند. این پژوهش‌ها با انتساب قرآن یا قسمت‌هایی از آن به محمد، توسط افرادی همچون دیوید سموئل مارگلیوث، لئون کائتانی و ریچارد بل دنبال شد.