لمسوکلا

معنی کلمه لمسوکلا در لغت نامه دهخدا

لمسوکلا. [ ل َ ک َ ] ( اِخ ) نام موضعی به هزارجریب مازندران. ( سفرنامه رابینو بخش انگلیسی ص 124 ).

معنی کلمه لمسوکلا در فرهنگ فارسی

نام موضعی به هزار جریب مازندران

جملاتی از کاربرد کلمه لمسوکلا

با داشتن زیارتگاه امامزاده مسلم، رودخانه کلارود، جنگل‌های پولادسی و ورزشگاه شهدای لمسوکلا از روستاهای گردشگرخیز منطقه می‌باشد. روستای لمسوکلا دارای قدمت تاریخی زیادی می‌باشد که دردوره نادر به عنوان تبعیدگاه اعراب وافاغنه از آن استفاده شد اعراب امروزه به نام فامیل عسگری وشیرافکن شناخته می‌شوند وافغان به همان نام خود مشهور می‌باشند
روستاهای‌پازمین، تسکا، کاردی‌کلا، کام‌کلا، خرابه خوش‌رودپی، گاودشت، افراسیاب‌کلا، لمسوکلا غربی، مقری‌کلا، میان‌بورا، پاری‌کلا، سفیدتور بالا، سنگ‌رودپی، کاردگرکلا، مسک، ازارکل، اومال استاداحمد، اومال شکراله، سفیدتور پایین، پنبه‌جار، زرتلک، سوت‌سی آقالر، سوت‌سی گل‌چوب، کشیرمحله، مجی‌کتی، ازارسی، ازارسی حاتم، انجیلک، بالابورا، برگ‌نو، پلنگ‌دره، چاق‌فیروزجایی، شهنه‌پشته حاجی‌مهدی، فریدون‌کلا، پولادسی، کیس، موزی‌کتی، ولیک‌تخت، گته‌نو، کرات‌سی، بالاولیک، دیزنو، انجیل‌سی، دولت‌رودبار، دیواملکشاه، نارنج‌لو، میان‌دره، دیواعمران، تلیکا، پینک، تیرنگ‌سی، سوت‌سی شیاده، شیاده بالا، فیل‌بند، تشبیشه، شیاده سادات‌محله، کاشمسی