معنی کلمه لمزان در لغت نامه دهخدا
لمزان. [ ل ِ م َ ] ( اِخ ) نام دهی مرکز دهستان لمزان بخش بستک شهرستان لار، واقع در72هزارگزی جنوب خاوری بستک ، کنار راه شوسه بستک به بندرلنگه. جلگه ، گرمسیر و مالاریائی و دارای 631 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصولات آنجا غلات و تنباکو. شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
لمزان. [ ل َ م َ ] ( اِخ ) ( رودخانه ٔ... ) نامی که به قسمی از رودخانه اسیر دهند، بدین ترتیب که رودخانه اسیر که آبی شور دارد چون به صحرای گله دار رسد آن را رود شور گله دار نامند... و چون به قریه کمشک رسد رودخانه کمشک نامیده می شود و چون به قریه هرنگ جهانگیریه رسد آن را رودخانه شور هرنگ گویند و باز چون ده فرسخ بیشتر روی به مشرق رود و به قریه لمزان جهانگیریه رسد آن را رودخانه لمزان گویند، و آنگاه ده فرسنگ دیگر به سوی جنوب رود و در یک فرسنگی شرقی بندر کنگ از توابع بندرلنگه داخل خلیج فارس گردد. ( از فارسنامه ناصری ).