معنی کلمه لقمه خای در لغت نامه دهخدا لقمه خای. [ ل ُ م َ / م ِ ] ( نف مرکب ) لقمه خاینده : چون روان باشی روان و پای نی می خوری صد لوت و لقمه خای نی.مولوی.
جملاتی از کاربرد کلمه لقمه خای دندان لقمه خای چو بر کام من نماند بهر غذای من فلک از سر گرفت شیر می داشت کاش قوت دندان لقمه خای حرصم که طعمه از دهن اژدها کشد